معنی همسایه، در همسایگی، پیوسته، نزدیک، مجاور, معنی همسایه، در همسایگی، پیوسته، نزدیک، مجاور, معنی iksاdi، bc iksاd;d، /dmsتi، jxbdl، k[اmc, معنی اصطلاح همسایه، در همسایگی، پیوسته، نزدیک، مجاور, معادل همسایه، در همسایگی، پیوسته، نزدیک، مجاور, همسایه، در همسایگی، پیوسته، نزدیک، مجاور چی میشه؟, همسایه، در همسایگی، پیوسته، نزدیک، مجاور یعنی چی؟, همسایه، در همسایگی، پیوسته، نزدیک، مجاور synonym, همسایه، در همسایگی، پیوسته، نزدیک، مجاور definition,